شالوده شکنی در شعر سهراب سپهری

10,000تومان

عنوان تحقیق: شالوده شکنی و آوانگارد ادبی در شعر سهراب سپهری   .

تعداذ صفحات:  23 صفحه.

نوع فایل: word.

 

شالوده‌شکنی, واسازی, , بن‌فکنی یا دکانستراکشن از نظریات زبانی فلسفی جدید آمده‌است که با حوزه فلسفهٔ پساساختارگرایی و پسانوگرایی (پست مدرنی

توضیحات

عنوان تحقیق: شالوده شکنی و آوانگارد ادبی در شعر سهراب سپهری   .

تعداذ صفحات:  23 صفحه.

نوع فایل: word.

 

بخشی از متن این فایل بدین شرح است :

فهرست عناوین

چکیده : 2

مقدمه4

تعریف شالوده شکنی.. 5

شالوده شکنی در شعر سپهری.. 7

شالوده شکنی واژگانی.. 8

شالوده شکنی نحوی.. 10

شالوده شکنی آوایی.. 12

شالوده شکنی زمانی.. 13

شالوده شکنی سبکی.. 14

شالوده شکنی گویشی.. 14

شالوده شکنی نوشتاری.. 15

شالوده شکنی معنایی.. 15

منابع : 22

 

 

چکیده :  

 

اعتقاد به ساختار و قرارگرفتن در چارچوب ساختار های زبانی بعد از مدت های مدیدی همه گیری خود را در نزد ادیبان و شاعران و نویسندگان از دست داده است. امروزه شالوده شکنی جزء لاینفک ادبیات است و اساسا به نوعی رمز موفقیت یک اثر ادبی نیز همین است. در زبان و ادبیات فارسی ظهور شعر نو یکی از بزرگترین شالوده شکنی های تاریخ ادبیات محسوب می گردد. در این تحقیق در تلاشیم که با بررسی زبانشناختی شعر سهراب سپهري از دریچه اي نو به متن ادبی بنگریم. دراین راستا، قصد داریم در این مقاله به تحلیل نحوي زبان شعر سپهري می پردازیم. لیچ هشت نوع شالوده شکنی را بر می شمارد و آن ها را اسباب آفرینش شعر معرفی می نماید. در این پژوهش به بررسی شالوده شکنی های مورد نظر لیچ در شعر سپهری پرداخته خواهد شد و انواع هنجار گریزي نحوي و بسامد آن ها در شعر سپهري مورد بررسی قرار خواهد گرفت. هشت دفتر شعر سپهري داده هاي این پژوهش را تشکیل می دهند .یافته هاي تحقیق نشان می دهد که با وجود اینکه میان دفاتر مختلف شعر سپهری، از نظر نوع هنجارگریزي  و شالوده شکنی، و میزان وقوع آن ها تفاوت وجود دارد، اما هنجارگریزي نحوي به عنوان یک خصیصه ي سبکی در شعرسپهري نقش فعالی در برانگیختن تأمل مخاطب و درك ولذت بیشتر از شعر وي داشته است و سهراب سپهري با بهره گیري از این ویژگی سبکی به توسعه و غناي زبان شعر خود پرداخته است.

 

کلید واژه ها : شالوده شکنی، ساختار شکنی، واسازی، سپهری، شعر نو،نظریه لیچ

 

 

مقدمه

از آنجایی که ظهور مکاتب زبان شناسی و  سبک شناسی زبان شناختی در ادبیات  رویکردی نوین‌ است،در‌ بررسی‌ آثار ادبـی و بـه خـصوص در ایران بررسی آثار ادبی بر این مبنا سابقهء دیرینه‌ای‌ ندارد.بنابراین اشاره‌ای هر چند کوتاه بـه مبانی نظری این رویکرد و واژگان فنی‌ آن ضروری به نظر‌ می‌رسد.

در میان زبان شناسانی کـه نقشهای مختلفی را برای زبـان بـرشمرده‌اند به نظر می‌رسد یاکوبسن، زبان شناس ساختگرا،کامل‌ترین الگو را ارایه کرده است.او شش نقش برای زبان قایل شده است که‌ عبارتند از:نقشهای عاطفی،ترغیبی،ارجاعی، فرازبانی،همدلی و ادبی.در نقش ادبی زبان جهتگیری پیام به سـوی صورت زبانی پیام است. زبان از طریق فرآیندی که صورت گرایان آن را برجسته سازی نامیده‌اند کاربردی غیر‌ متعارف‌ می‌یابد به گونه‌ای که شیوهء بیان و به واقع خود پیام در کانون توجه قرار می‌گیرد. برجسته سـازی در واقـع انحراف از مؤلفه‌های زبان هنجار است و به این ترتیب می‌توان‌ گفت‌ که زبان شعر از نهایت برجسته سازی برخوردار است. لیچ به دو گونه از فرآیند برجسته سازی اشاره می‌کند: انحراف از قواعد حاکم بر زبان هـنجار(هنجار گـریزی یا شالوده شکنی ) افزودن قاعده هایی بر قواعد زبان‌ هنجار(قاعده‌ افزایی).بر این اساس هنجارگریزی ابزار شعر آفرینی و قاعده افزایی اسباب نظم آفرینی است.اینجا لازم است اشاره‌ای کوتاه به تمایز میان شعر و نظم بکنم.

واژهء شعر در ایـنجا‌ مـفهومی‌ محدودتر‌ و فنی‌تر از واژهء«شعر»به مفهوم‌ عام‌ آن‌ دارد که در واقع نسبت به نظم بسیار متفاوت است و نظم و شعر،هر دو را در بر می‌گیرد.در سبک شناسی،مقصودی از‌ شعر،‌ نظم‌ و سرانجام نثر آن سه پیش نمونهء نظری‌ و انتزاعی اسـت کـه گـونه‌های مختلف آثار ادبی از آمیزش ایـنها بـه وجـود می‌آید و هر اثر در واقع در‌ پیوستاری‌ بین‌ سه گونهء مذکور قرار دارد.نظم با وجه بیرونی  زبان سر و کار دارد و شعر…

تعریف شالوده شکنی

شالوده‌شکنی، واسازی، ، بن‌فکنی یا دکانستراکشن از نظریات زبانی-فلسفی جدید آمده‌است که با حوزه فلسفهٔ پساساختارگرایی و پسانوگرایی (پست مدرنیسم) در ارتباط است. این واژه گاه به ساختارشکنی و ساخت شکنی نیز ترجمه شده است.

اصطلاح شالوده شکنی[1] را فیلسوف معاصر فرانسوی  ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح و روشن برساخت. دریدا با واسازی که وجه دیگر نقدِ متافیزیک است، می خواهد با «اوراق کردن» ساختارها، در حقیقت، «کشف حجاب» کند ( کشف حجابی به مفهوم Alétheia یونانی – هایدگری) و در این مسیر، خاستگاه و نقش «مرکز» مقتدر، مسلط و متعالی را در ساختارمندی خودِ ساختار آشکار سازد. از این رو شالوده شکنی دریدایی هرگز مفهوم منفی نابود کردن و خراب کردن را با خود حمل نمی‌کند.

اصطلاح «شالوده شکنی  مانند پست مدرنیسم در تصور عموم معانی بسیاری دارد؛ اما معنی اش در فلسفه عبارت است از راهبردها و استراتژی های خاصی برای خواندن و نوشتن متن ها. این اصطلاح سال۱۹۶۷ و با چاپ ۳ متن زیر از ژاک دریدا وارد ادبیات فلسفی شد: درباره گراماتُلُژی (ترجمه انگلیسی ۱۹۷۴)، نوشتن و تفاوت (ترجمه انگلیسی ۱۹۷۸) و سخن و پدیدارها (ترجمه انگلیسی ۱۹۷۳).

 «انتشار برق آسای» این ۳ اثر بی درنگ دریدا را به عنوان شخصیتی عمده در حرکت جدید فلسفه و علوم انسانی که مرکزش پاریس بود تثبیت کرد و اصطلاح شالوده شکنی را وارد مجموعه واژگانش کرد. دریدا و شالوده شکنی را عادتاً با پست مدرنیسم مرتبط می کنند، هرچند دریدا نیز همچون  فوکو اصطلاح پست مدرنیسم را به کار نمی برد و از دچار شدن به هر نوع ایسمی می پرهیزد.

 

 

شالوده شکنی در شعر سپهری

بدون تردید معرفت از  زبان یک شاعر،  زمینۀ درک دقیق‌تر شعر او را فراهم می‌سازد؛ بنابراین به موازات توجّه به محتوا و جنبه‌های ادبی، ضرورت دارد تا علل گوناگونی که منجر به تأثیرگذاری در یک بافت زبانی می‌شود، شناسایی شود. سپهری جزو شاعرانی است که زبان خاصّی دارد و برای درک شعرش، علاوه بر ادراک ادبی، به ادراک زبانی هم باید مسلّح بود. مقبول شدن و مقبول ماندن یک شاعر، تا حدّ زیادی منوط به نماندن در چارچوب ساختارهای کهنه و انتخاب درست واژگان و همنشینی و الفت بین آنهاست . سپهری از معدود شاعرانی است که در عصر حاضر، زبان ویژه‌ای دارد. مأنوس ساختنِ واژگان امروزی با واژگان آرکائیک، استفاده از واژگان محاوره‌ای و محلّی در کنار واژگان معیار، از شاخصه‌های ویژه شالوده شکنانه شعر اوست.

 

در ادامه طبق نظریه لیچ که هنجار گریزی و شالوده شکنی را در هشت مولفه اصلی مطرح می نماید به بررسی انواع شالوده شکنی در شعر سپهری می پردازیم.

منابع :

 

سپهری، سهراب (1376)، هشت کتاب، چاپ هفدهم، تهران، طهوری.

«شعر،نظم،نثر،سه گـونه ادبی».دومین کنفرانس زبان شناسی نظری‌ و کاربردی،دانشگاه‌ علامه طباطبایی،1371.

حق شـناس،علی مـحمد،مقالات ادبی،زبان شناختی، تهران،نیلوفر،1370.

صفوی،کورش،از زبان شناسی به ادبیات،تهران،نشر چشمه،1373.به نقل از«دانـش»فصلنامه‌ مـرکز‌ تحقیقات‌ فارسی ایران و پاکستان،زمستان 76،شماره 51.

پِی‌سیکوف، لازار ساموئیلوئیچ (1380)، لهجۀ تهرانی، محسن شجاعی، چاپ اوّل، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ترابی، ضیاءالدّین (1376)، سهرابی دیگر، چاپ سوم، تهران، مینا و دنیای نو.

حسینی، صالح (1379)، نیلوفر خاموش، چاپ پنجم، تهران، نیلوفر.

رامشینی، مهدی (1385)، سهراب سپهری و جبران خلیل جبران، چاپ اوّل، تهران، فرهنگسرای میردشتی.

ریحانی، محمّد (1381)، «ویژگی‌‌های زبان سپهری»، رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شمارۀ 61، ص 50-56 (1385)، سپهری، مفسّر آیه‌های قدیمی، چاپ اوّل، مشهد، آهنگ قلم.

سجودی، فرزان (1377‌‌)، «هنجارگریزی در شعر سهراب سپهری»، کیهان فرهنگی، خرداد، شمارۀ 142، ص 20-23.

سنجری، محمود (1378)، مکاشفۀ هشت، چاپ اوّل، تهران، فرادید.

سیاهپوش، حمید (1372)، باغ تنهایی، چاپ اوّل، اصفهان، اسپادانا.

عطّاری کرمانی، عبّاس (1388)، دیوان کامل و جامع هدیۀ سهراب سپهری، چاپ دوم، تهران، آسیم.

علی‌پور، مصطفی (1387)، ساختار زبان شعر امروز، چاپ سوم، تهران،‌ فردوس.

غیاثی، محمّدتقی (1387)، معراج شقایق، چاپ اوّل، تهران، مروارید.

قائم‌پناه، یداالله (1389)، «پی‌جویی معنای یک واژه در شعر سهراب سپهری»، فصلنامۀ شعر، سال 18، بهار، شمارۀ 69 ، ص 56-57.

لنگرودی، شمس (1381)، تاریخ تحلیلی شعر نو، جلد دوم (1332- 1341 ش)، چاپ چهارم، تهران، مرکز.

مقدادی، بهرام (1378)، تحلیل و گزیدۀ شعر سهراب سپهری، چاپ اوّل، تهران، پایا.

نوربخش، منصور (1376)، به سراغ من اگر می‌آیید، چاپ اوّل، تهران، مروارید.

یاسمی، رشید (و قریب، بهار، فروزانفر، و همایی)، (1371)، دستور زبان فارسی پنج استاد، چاپ سوم، تهران، اشراقی.

یوشیج، نیما (1370)، مجموعۀ کامل اشعار، تدوین سیروس طاهباز، چاپ اوّل، تهران، نگاه.

 ايگلتون، تري.(1368).پيش در آمدي بر نظريه‌ي ادبي. ترجمه‌ي عباس مخبر، تهران: مرکز.

برتنس، ‌هانس.(1384). مباني نظريه‌ي ادبي. ترجمه‌ي محمدرضا ابوالقاسمي، تهران: ماهي.

کهنمويي‌پور، ژاله و ديگران.(1381). فرهنگ توصيفي نقد ادبي. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

 مکاريک، ايرناريما.(1385). دانشنامه‌ي نظريه‌هاي ادبي معاصر. ترجمه‌ي محمد نبوي و مهران مهاجر، تهران: آگه.

 نوذري، حسينعلي.(1380). مدرنيته و مدرنيزم. (ترجمه)، مجموعه مقاله، (گردآوري و تدوين)، تهران: مرکز.

 نوريس، کريستوفر.(1380). شالوده‌شکني. ترجمه‌ي پيام يزدانجو، تهران: شيرازه.

 يزدانجو، پيام.(1379). ادبيات پسامدرن. (مجموعه‌ي مقاله/گزينش و ترجمه)، تهران: مرکز.

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “شالوده شکنی در شعر سهراب سپهری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید…